godgood

godgood

Godgood
godgood

godgood

Godgood

دانلود طرح لایه باز رسید وجه نقد فتوشاپ

طرح لایه باز رسید وجه نقد فتوشاپ

ظرح لایه باز رسید وجه نقد فتوشاپ

دانلود طرح لایه باز رسید وجه نقد فتوشاپ

طرح لایه باز رسید وجه نقد فتوشاپ
دسته بندی فایل های لایه باز و PSD
فرمت فایل zip
حجم فایل 691 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 1

طرح لایه باز رسید وجه نقد فتوشاپ

اندازه A5

لایه باز

قابل ویرایش با فتوشاپ

psd

دانلود طرح لایه باز رسید وجه نقد فتوشاپ

دانلود پکیج (پروتکل) آموزش ابراز وجود (جرات ورزی) به شیوه ایفای نقش

پکیج (پروتکل) آموزش ابراز وجود (جرات ورزی) به شیوه ایفای نقش

پکیج (پروتکل) آموزش ابراز وجود (جرات ورزی) در 21 صفحه فارسی در قالب فایل ورد قابل ویرایش

دانلود پکیج (پروتکل) آموزش ابراز وجود (جرات ورزی) به شیوه ایفای نقش

پروتکل آموزش ابراز وجود (جرات ورزی) به شیوه ایفای نقش
پکیج آموزش ابراز وجود (جرات ورزی) به شیوه ایفای نقش
آموزش ابراز وجود (جرات ورزی) به شیوه ایفای نقش
دانلود پروتکل آموزش ابراز وجود (جرات ورزی) به شیوه ایفای نقش
خرید پروتکل آموزش ابراز وجود (جرات ورزی) به شیوه ایفای نقش
جلسات درمانی آموزش ابراز وجود (جرات ورزی) به شیوه ایفای نقش
دسته بندی پکیج های درمانی روانشناسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 27 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 21

 

پکیج (پروتکل) گروهی آموزش ابراز وجود (جرات ورزی) به شیوه ایفای نقش در 21 صفحه فارسی در قالب فایل ورد قابل ویرایش


ویژگی های منحصر به فرد این فایل:

آماده شده در 8 جلسه درمانی

بصورت آموزش گروهی و فردی و دارای توضیحات کامل هر جلسه

آماده شده در 21 صفحه به صورت جامع (فونت B lotus سایز 14 و فاصله خطوط 1.5)

فرمت فایل: ورد با فرمت docx

نوع تایپ متن: کاملا استاندارد و قابل ویرایش

دارای رفرنس معتبر و به شیوه APA

دارای متن کامل جلسات


فهرست مطالب

جلسه اول: معارفه و آشنایی، معرفی کلی آموزش ابراز وجود و تعیین اهداف درمان

جلسه دوم: تشخیص رفتار مبتنی بر ابراز وجود و رفتارهای غیر جرات ورزانه (منفعل، پرخاشگرانه)

جلسه سوم: بحث در خصوص حقوق افراد، مهارت های درخواست کردن و علل و پیامدهای عدم درخواست

جلسه چهارم و پنجم: ابراز درخواست های غیر منطقی، علل دشواری در نه گفتن و توانایی نه گفتن

جلسه ششم: ابراز احساسات مثبت

جلسه هفتم: بجث در خصوص انتقاد، برخورد موثر و مناسب با انتقاد

جلسه هشتم: تمرین مهارت ها و رفع هر گونه ابهام در خصوص جلسات پیشین


نمونه ای از جلسات که در این پروتکل وجود دارد:

جلسه اول

هدف: معارفه و آشنایی، تبیین مفهوم هراس اجتماعی و ابراز وجود

روند کار:

پس از سلام و خوش آمد گویی به منظور آشنا شدن اعضا با یکدیگر از آن ها خواسته شد به صورت گروههای ۲ نفره در آیند و در طی چند دقیقه (۱۵-۵) سعی کنند طرف مقابل خود را بشناسند و سپس هر فرد سوال معرفی طرف مقابل خوب به اعضای گروه است. بعد از آن از اعضا خواسته شد تا ذهنیت و انتظارات خود را از شرکت در این جلسه گروهی بیان کنند بدینوسیله انتظارات اعضا از شرکت در جلسات مشخص گردید.

پس از معارفه و آشنایی قوانین گروه مشخص شد مهم ترین قوانینی که بر آن ها تأکید گشت عبارت بود از: 1- اجتناب از صحبت های منفی

۲- حمایت گر بودن نسبت به یکدیگر

۳- وجود فرصت برابر برای هم اعضاء و

۴- رازداری.

پس از تعیین اهداف، وظایف کلی اعضا و تعداد جلسات آموزشی بحث آغاز شد ابتدا اختلال هراس اجتماعی به طور کلی مطرح شد جنبه های جسمانی، شناختی و رفتاری اختلال بیان شد. سپس از اعضا خواسته شد تا تعدادی از موقعیت هایی را که در آن، هراس مواجهند و این علائم را در طی ۱۰ دقیقه مشخص کنند. بعد از تعیین موقعیت ها و دادن بازخورد به اعضا به این بحث پرداخته شد که یکی از عمل هراس اجتماعی کمبود مهارت های اجتماعی و ابراز وجود است. پس از استراحت کوتاه و پذیرایی از اعضا، در بخش دوم جلسه پژوهشگر به تعریف و بیان ضرورت ابراز وجود و نواید آن در زندگی پرداخت و برای شروع آموزش مهارت های ابراز وجود ابتدا شرکت کنندگان را با سوالاتی به چالش طلبید:

1- آیا پس از رسیدن به هدف هایی که برای خود در نظر گرفته اید، می توانید احساس شادی و سرافرازی خود را بیان کنید؟

۲- آیا می توانید به دلیل موفقیت در کارهایی که در نظر تان است به خودتان تبریک بگویید؟

3- آیا به هنگام شکست می توانید صادقانه و با تبسمی بر لب اشتباهات خود را بپذیرند؟

۴- آیا می توانید به کسانی که با تلفن یا با درخواست های خود باعث اختلال در برنامه شما می شوند بگوئید که مزاحم کارتان نشوند؟

۵- آیا در مدت اجرای برنامه آموزشی ابراز وجود، می توانید خواسته های خود را بر خواسته های دیگران ترجیح بدهید و به دیگران نه بگوئید؟

۶- آیا می توانید احساس شایستگی کنید و کارهایی که در حد توانشان است را بپذیرید؟

۷- اگر خواسته دیگران را نبپذیرید و بخواهید طبق برنامه خود پیش بروید، چقدر احساس ناراحتی می کنید؟

با مطرح کردن سوالات فوق شرکت کنندگان با توجه به اینکه اکثرا ابراز داشتند که خود را فاقد آگاهی از مهارت ابراز وجود می دانند و با اطمینان از اینکه این مهارت آموختنی است، در شرایط چالش انگیزی بین نیاز به ابراز وجود و عدم آگاهی از این مهارت قرار گرفتند. برای آنان توضیح داده شد که در چنین مواقعی رفتارهای منفعالانه و پرخاشگرانه کارساز نیست بلکه با استفاده از مهارتهای ابراز وجود می توانند از نیازها و خواسته های خود مطلع شوند و برای احساس و فکر خود را بدون افکار حقوق دیگران مطالبه کند، آرامشی درونی داشته باشند احساس استقلال کنند، با همه صادق باشند، در روابط با دیگران درستکار باشند و با صراحت خود را بیان کنند.


جلسه دوم

هدف: معرفی انواع سبک های ارتباطی شامل منفعالانه، پرخاشگرانه، ابراز مندانه

جلسه با ذکر خلاصه ای از محتوای جلسه قبل شروع می شود و تکالیف خانگی مورد بررسی قرار گرفت. سپس سه سبک ارتباطی به شرح ذیل و به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت:

رفتار و نگرش منفعلانه

اشخاصی که رفتار و نگرش منفعل دارند، فاقد اعتماد به نفس هستند، این افراد خود را با دیگران مقایسه می کنند و در این مقایسه در می یابند که چیزهایی کم دارند این افراد غالبا با اشخاصی مواجهه میشوند که افراد دارای نگرش و رفتار منفعالانه را سرزنش می کنند. افرادیکه نگرش و رفتار آن ها پرخاشگرانه است، تمایل دارند که از طریق تحقیر و سرزنش دیگران، فقدان اعتماد به نفس در خودشان مقابله کنند. بنابراین شخص منفعل اغلب یک آماج بی دفاع و آسان جهت حمله است.

دانلود پکیج (پروتکل) آموزش ابراز وجود (جرات ورزی) به شیوه ایفای نقش

دانلود چگونه با تبلیغات فروشتان را افزایش دهید


چگونه با تبلیغات فروشتان را افزایش دهید

بازاریابی و تبلیغات این روزها یک پای ثابت هر نوع کسب و کار به شمار می آید، بطوریکه برنامه ریزی ها و کارهای مدونی برای هر چه بهتر انجام شدن بازاریابی و تبلیغات صورت می گیرد در مقاله ای که پیش روی شماست، تلاش شده تا بهترین راهکارها برای تنظیم یک پیام تبلیغاتی و بازاریابی ارائه شده است که شما را در بهتر دیده شدن و جذب راحت تر مشتری کمک می کند

دانلود چگونه با تبلیغات فروشتان را افزایش دهید

چگونه با تبلیغات فروشتان را افزایش دهید
راهنمای تبلیغات و بازاریابی
دسته بندی کامپیوتر و IT
فرمت فایل pptx
حجم فایل 144 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 10

•بازاریابی و تبلیغات این روزها یک پای ثابت هر نوع کسب و کار به شمار می آید، بطوریکه برنامه ریزی ها و کارهای مدونی برای هر چه بهتر انجام شدن بازاریابی و تبلیغات صورت می گیرد. •در مقاله ای که پیش روی شماست، تلاش شده تا بهترین راهکارها برای تنظیم یک پیام تبلیغاتی و بازاریابی ارائه شده است که شما را در بهتر دیده شدن و جذب راحت تر مشتری کمک می کند:

دانلود چگونه با تبلیغات فروشتان را افزایش دهید

دانلود تحقیق بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه

دانلود تحقیق بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه

مطالعه و بررسی دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا، این نتیجه را به دست می دهد که مبنای پذیرش وجود خدا توسط او دلایلی است که از فسلفة دکارت در اختیار داشته است هر چند برخی از شارحین فلسفه اسپیتوزا براهین موجود در آثار او را بعضاً متفاوت دانسته‌اند

دانلود دانلود تحقیق بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه

بررسی دلایل اثبات وجود خدا 
فلسفه اسپیتوزا
دسته بندی معارف اسلامی
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 41

مطالعه و بررسی دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپیتوزا، این نتیجه را به دست می دهد که مبنای پذیرش وجود خدا توسط او دلایلی است که از فسلفة دکارت در اختیار داشته است. هر چند برخی از شارحین فلسفه اسپیتوزا براهین موجود در آثار او را بعضاً متفاوت دانسته‌اند[1] اما واقعیت این است که اصل و اساس این براهین همان اصول موضوعه ای است که او از آثار دکارت آموخته است. این احتمال قوی به نظر می رسد که تفاوت استدلالهای اسپیتوزا و دکارت در خصوص اثبات وجود خدا بیشتر مربوط به نتایجی باشد که دو فیلسوف (و خصوصاً اسپیتوزا) از آنها استخراج کرده اند.

به هر حال صرفنظر از صحت و سقم این سخن که آیا دلایل اسپیتوزا متفاوت از استدلالهای دکارتی اثبات وجود خدا هستند یا خیر، در مجموع در این زمینه چهار برهان یا چهار تقریر مختلف از یک برهان، در آثار فیلسوف مورد نظر ما قابل تفکیک هستند که در این قسمت به شرح آنها خواهیم پرداخت.

1- برهان اول

به نظر می رسد با توجه به اشارات خود اسپیتوزا در آثارش مهمترین برهانی که او برای اثبات وجود خدا بیان می کند، برهانی است که اکنون قصد بیان آن را داریم. این برهان مبتنی بر این اصل است که در گفتن اینکه چیزی مندرج در طبیعت یا مفهوم چیزی است به منزله این است که بگوییم آن دربارة این چیز صادق است[2].»  به عنوان مثال اگر ما مفهوم سه ضلعی را مندرج در طبیعت یا مفهوم یا ذات مثلث می دانیم این بدین معنی است که مثلث های موجود در جهان هم سه ضلعی هستند. مقدمه دوم این برهان این است که طبق تعریف اسپیتوزا از مفهوم خدا، «وجود ضروری مندرج در مفهوم خداست»[3]

بنابراین، در مورد خدا میتوان گفت که «وجود ضروری در اوست یا اینکه او موجود است[4]

این برهانی است که اسپیتوزا آن را برهان لمی می داند و به واسطة آن با توماس آکوئیناس که معتقد به عدم امکان اقامه برهان لمی در اثبات وجود خداست، مخالفت می ورزد. همین برهان در قضیه 11 از کتاب اخلاق به این صورت بیان شده است که «خدا یا جوهر که ؟؟‌از موجود است.»[5] برخی از شارحین آثار اسپیتوزا با تبدیل این استدلال به قیاسی شرطی آنرا به این صورت توضیح داده اند:

«اگر تصور واضح و متمایزی داریم از خدا چونان موجودی که ماهیتش متضمن وجود است، پس خدا را مستقیماً ادراک می کنیم.

اما تصور واضح و متمایزی داریم از خدا چونان موجودی که ماهیتش متضمن وجود است. پس وجود خدا را مستقیماً ادراک می کنیم[6].

تفسیر استاد محسن جهانگیری مفسر و منتقد آزاد آسپیتوزا در کشور ما ، نیز مشابه تبیین فوق است. ایشان معتقدند : «این برهان را میتوان به صورت قیاس شرطی زیر درآورد:

هرگاه از خدا به عنوان موجودی که ذاتش مستلزم وجود است، تصوری روشن و متمایز داشته باشیم،‌وجود او را مستقیماً ادراک خواهیم کرد. اما از خدا به عنوان موجودی که ذاتش مستلزم وجود است تصوری روشن و متمایز داریم. پس وجود او را مستقیماً ادراک می‌کنیم. البته این قیاس با قیاس دیگری تکمیل می شود به این صورت که هر چیزی را که مستقیماً ادراک کنیم موجود است، آن موجود است. خدا را مستقیماً ادراک می کنیم که موجود است. پس خدا موجود است. یعنی که با نوعی از علم متقین به وجود خدا معرفت داریم[7]

بنابر چنین تفاسیری از این برهان است که کسانی مانند ویلیام ارل و ولفین معتقدند که چنین بیانی صرفاً ابراز یک شهود عقلی از ماهیت و وجود ضروری خدا است و اسپیتوزا در اینجا در مقام گزارش این امر است که ما تجربه ای از خدا داریم و یا می توانیم داشته باشیم که در آن وجودش را برای ماهیتش ضروری تصور می کنیم.

در مقابل بنابر تفسیر دیگری که از برهان وجودی اسپیتوزا بر اثبات وجود خدا که توسط هارولدزوکیم ارائه شده است هدف اسپیتوزا از ارائه چنین بیانی آوردن استدلال محکمی در خصوص وجود خدا بوده است. بنابراین برهان «باید گفت ماهیت جوهر اقتضا می کند که موجود باشد و جوهری که موجود نیست، اساساً جوهر نیست. یک جوهر ناموجود،‌یک امر متناقض با لذات است.

براین اساس شما یا باید مفهوم جوهر را رها کنید یا باید بپذیرید که جوهر یعنی خدا، بالضروره موجود است. اما اگر شما مفهوم جوهر را کنار بگذارید در آن صورت ناچارید مفهوم حالت را نیز کنار بگذارید. پس یا هیچ چیز وجود ندارد یا خدا بالضروره موجود است[8].

روشن است که چنین تقریری از نظر اسپیتوزا، صرفاً با توجه به تعریف خاص فلسفه اسپیتوزا از دو اصطلاح جوهر و حالت ارائه شده است. جوهر در دیدگاه او دو شیئی است که در خودش است و به نفس خودش به تصور در می آید، یعنی تصورش به تصور شیئی دیگری که از آن ساخته شده باشد، متوقف نیست.» و مقصود او از حالت «احوال جوهر یا شیئی است که در شیئی دیگر است و به واسطه آن به تصور در می آید»[9]. با توجه به این دو تعریف است که او در اولین اصل از اصول متعارفه کتاب اخلاق می گوید: «هر شیئی که موجود است یا در خودش وجود دارد یا در اشیاء دیگر[10].»  به عبارت دیگر هر چیزی که وجود دارد یا جوهر است یا حالت . وجود حالت بدون وجود جوهر قابل تصور نیست. و از آنجا که در فلسفه اسپیتوزا تنها یک جوهر وجود دارد و آن همان ذات لایتناهی خدا می‌باشد بنابراین یا هیچ چیز وجود ندارد، یا خدا بالضروره موجود است. آنچه گذشت شرح استدلالی بود که اسپیتوزا آنرا برهانی لمی دانسته و در مسأله اثبات وجود خدا کارآمدی بیشتری نسبت به سایر براهین برای آن قائل بوده است.

به هر حال روشن است که وقتی در مورد روایت برهانی بیان اسپیتوزا بحث میشود همانگونه که فردریک کاپلتون نیز گفته است ما با شکلی از برهان وجودی ؟؟ که در معرض حملات و انتقاداتی قرار دارد که براهین وجودی قدیس آنسلم و رنه درکات با آن مواجه بودند[11]. فهم چگونگی گذر از این اعتراضات به واسطه تقریرهای متفاوت فلاسفه‌ای همچون، آنسلم، درکارت، اسپیتوزا و ملاصدرا زمینة درک عمیقتری از برهان وجودی را فراهم خواهد آورد. در مورد اسپیتوزا، به احتمال قوی کسانی مانند ولفن و ارل که او را در هنگام بیان برهان وجودی ، در مقام گزارش تجربة ما از خدا می دانند، سعی کرده اند که روایت اسپیتوزایی برهان وجودی را از این انتقادات نجات دهند. به هنگام بحث تطبیقی در مورد آراد اسپیتوزا و ملاصدرا ما تمرکز بیشتری در این خصوص خواهیم داشت.


برهان دوم :

برهان دومی که اسپیتوزا در قضیة ششم از کتاب «شرح اصول فلسفه دکارت و تفکرات مابعدالطبیعی» بیان کرده است همان برهانی است که دکارت در تأمل سوم[12] از کتاب تأملات در فسلفه اولی اقامه نموده است. در این برهان، وجود خدا از صرف این واقعیت که تصور او در ما موجود است از طریق برهان انی مبرهن شده است. براساس این برهان «واقعیت ذهنی هر یک از تصورات ما مقتضی علتی است که همین واقعیت نه تنها ذهناً بلکه به صورت برابر یا برتر مندرج در آن است (طبق اصل متعارف نهم) اما با تصوری که از خدا داریم (طبق تعریف دوم و هشتم) واقعیت ذهنی این تصور به صورت برابر یا برتر مندرج در ما نیست (طبق اصل متعارف چهارم) و ممکن نیست جز خدا در چیز دیگری مندرج باشد (طبق تعریف هشتم) بنابراین تصور خدا که موجود در ماست ایجاب می کند که خدا علت آن باشد و در نتیجه (طبق اصل متعارف هفتم) خدا موجود است[13].

خلاصة‌ این برهان به این صورت است که ؛ تصوری از خدا به عنوان موجودی مطلقاً نامتناهی که علت خود است و دارای همة کمالات در حد اعلای آن است در ما وجود دارد. از طرف دیگر ما محدود هستیم و نمی توانیم علت ایجاد این تصور نامتناهی در خودمان باشیم. بنابراین علت آن تصور باید در عالم واقع موجود باشد. بنابراین خدا به عنوان علت آن تصور، دارای وجود واقعی است. البته این نکته لازم به ذکر است که در مورد تصورات دیگری که در ذهن ما وجود دارد نیز قطعاً چنین نیست که وجود آنها در ذهن ما بی علت باشد، منتهی در مورد آنها،‌چون محدود و متناهی هستند این فرضیه قابل طرح است که مثلاً خود ما از طریق تخیل آنها را ایجاد کرده باشیم ولی در مورد تصور موجود نامتناهی چنین فرضیه ای قابل طرح نیست. البته این امکان وجود دارد که کسی بگوید این تصور، تصوری سلبی است و نه ایجابی و وجودی تا نیاز به علتی ورای خود داشته باشد که در پاسخ به چنین اشکالی باید توجه داشته باشیم که قطعاً اسپیتوزا هم به تبع دکارت که می گوید : با وضوح معلوم است که واقعیت در جوهر نامتناهی بیشتر است تا در جوهر متناهی[14]. این تصور را تصوری ایجابی می داند. حال این سؤال مطرح می شود که آیا این برهان متفاوت از برهان اول است. کوتاهترین شکل برهان اول این است که ذات (طبیعت) خدا متضمن وجود اوست و این امری واضح و متمایز است. و جان کلام در برهان دوم نیز این است که مفهوم خدا متضمن وجود واقعی اوست. اگر از اسپیتوزا سؤال شود که چرا ذات خدا متضمن وجود اوست چنانکه ملاحظه می شود خواهد گفت این امری واضح و متمایز است. اما اگر او بخواهد برای کسی که نمی تواند این وضوح و تمایز را درک کند این مطلب را تبیین نماید چه خواهد گفت؟ به نظر می رسد حداقل یکی از راههای تبیین این مسأله که گفته شود امکان ندارد چنین ذاتی با چنان تعریفی معلول علتی جز خودش باشد. اینجا ممکن است این تصور پیش آید که پس برهان اول و دوم متفاوت از یکدیگر نیستند. اما در خصوص تبیین تفاوت این دو اسپیتوزا می تواند بگوید در برهان دوم سخن بر سر این نیست که وجود امر لایتناهی عین تصور موجود لایتناهی در ذهن ما است و همین نکته است که این برهان را به برهانی انی تبدیل می کند. اما در برهان اول که برهانی لمی است، اساس این برهان این است که ذات خدا عین وجود خدا است. و از این جهت است که او می گوید خدا علت خود یا موجودی خود تبیین است[15]. شاید این تصور که برهان اول و دوم که شرحشان گذشت قابل تحویل به برهان واحدی هستند از طریق این موضوع تقویت شود که اسپیتوزا قائل به وحدت وجود و وحدت جوهر است و اشیاء و امور موجود در عالم را به عنوان حالات آن جوهر واحد تلقی می کند[16]. بنابراین ممکن است این گمان پیش بیاید که تصور موجود لایتناهی در ذهن ما نیز به عنوان حالتی از حالتهای وجود خدا و آن جوهر لایتناهی،‌در ما است و حالت نیز وجودی مستقل از جوهر ندارد و در حقیقت رابطة این دو رابطه این همان است. یعنی تصور جوهر لایتناهی در ذهن ما به تعبیری همان جوهر لایتناهی است که در ذهن ما متجلی شده است که البته ذهن ما نیز چیزی حالت دیگر از وجود و جوهر واحد نیست. بنابراین وقتی در برهان دوم گفته می شود وجود خدا علت بودن تصوری از خدا در ذهن ما است،‌این علیت از قبیل علیت جوهر نسبت به حالت است. «حالتی» که هم وجودش متوقف بر وجود جوهر است و هم تصورش وابسته به تصور جوهر است[17]. اینجاست که باید قبول کرد که تقریر اسپیتوزایی برهان دوم با تقریر دکارتی این برهان حامل قابلیتهای متفاوتی است. در فلسفه دکارت علیت وجود واقعی خدا نسبت به تصور خدا در ذهن ما هرگز نمیتواند مانند فلسفه اسپیتوزا تبیین شود. چرا که دکارت ذهن انسان را جوهری جدا و متفاوت از خدا می داند که به دلیل قصورش نمی تواند تصور موجود لایتناهی را در خود ایجاد کند اما در اندیشه وحدت وجودی اسپیتوزا، ذهن انسان یک تجلی (حالت) از تجلیات (حالات) الهی است که جوهرة آن و نور آن وجود لایتناهی که مشتمل بر تصور لایتناهی می‌باشد، است. اینجاست که برهان اسپیتوزا به اندیشه ملاصدرا نزدیک و از تفکر دکارت دور میشود.

 

فایل ورد 41 ص

دانلود دانلود تحقیق بررسی و دلایل اثبات وجود خدا در فلسفه

دانلود تحقیق خدا چرا انسان و جهان را آفرید

دانلود تحقیق خدا چرا انسان و جهان را آفرید

چرا خداوند عالم یا انسان را آفرید یا هدف خدا از آفرینش عالم یا انسان چیست

دانلود دانلود تحقیق خدا چرا انسان و جهان را آفرید

دانلود تحقیق
خدا
انسان
جهان
آفرینش انسان
آفرینش جهان
خلقت انسان 
خلقت جهان
دسته بندی معارف اسلامی
فرمت فایل docx
حجم فایل 30 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 10

وقتی گفته می شود: چرا خداوند عالم یا انسان را آفرید؟ یا هدف خدا از آفرینش عالم یا انسان چیست؟ دو معنی ممکن است مورد نظر باشد:

1ـ این که خدا به عنوان خالق و فاعل عالم و انسان چه هدفی از خلقت خود داشته است ؟ یعنی هدف خودش از آفرینش عالم یا انسان چه بود و می خواست به چه هدفی دست یابد؟

2ـ این که خدا چه هدفی را برای موجودات عالم و از جمله انسان قرار داده است ؟ یعنی غایت مخلوقات و از جمله انسان چیست و قرار است به کدام مقصد برسند؟

حتماً به گوشتان خورده که خداوند متعال فرمود: « وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ ــ و من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند»(الذاریات:56) ؛ این بیان از هدف خلقت انسان ، در حقیقت ، پاسخ پرسش دوم است ؛ امّا گاهی دیده می شود که برخی افراد ، آن را به اشتباه پاسخ سوال اوّل پنداشته و اشکالاتی بر آن وارد می کنند ؛ کما اینکه بسیاری ، عبادت را هم با مراسم عبادی خلط می کنند. پس لازم است که ما هر دو سوال را پاسخ دهیم تا حقیقت مطلب برای شما جوان گرامی نیز روشنتر شود.

بحث اجمالی

پاسخ سوال نخست آن است که خداوند کمال محض می باشد ؛ و هدف و غایت داشتن برای او بی معنی است. لذا او خلق می کند ، چون خالقیّت اقتضای ذات اوست. یعنی خالقیّت عین ذات اوست و فرض خدای غیر خالق ، مثل فرض مربّع سه ضلعی ، فرضی است متناقض.

امّا پاسخ پرسش دوم آنکه خداوند برای هر موجود مادّی ، غایت و نقطه ی اوجی معیّن ساخته که در مسیر حرکت خود به آن می رسد. برای انسان نیز غایتی تعیین نموده که اگر با اختیار خود به آن برسد ، سعادتمند است و در غیر این صورت ، ناقص و شقاوتمند خواهد بود. و آن نقطه ی اوج ، برای انسان ، همان مقام عبودیّت و بندگی است. دقّت شود: نمی گوییم عبادت رسمی مثل نماز و روزه ، بلکه می گوییم عبادت و بندگی ؛ که نماز و روزه و امثال اینها ، ابزار رسیدن به چنان مقام وجودی می باشند.

بنا بر این ، از عبادت ما نفعی به خدا نمی رسد ؛ بلکه عبودیّت کمال خود ماست که اگر به آن برسیم کاملیم و اگر نرسیم ناقص خواهیم ماند. پس مراد از عبودیّت و بندگی ، صرفاً به جا آوردن عبادتهای شرعی نیست ؛ بلکه مقصود رسیدن به درجه ای از معرفت و خلوص قلبی و درجه ی وجودی است که در آن مرتبه ، شخص هیچ اعتباری برای خود و دیگر مخلوقات قائل نیست و جز خدا هیچ نمی بیند و همه ی موجودات و از جمله خود را بند به اراده ی خدا می یابد ؛ لذا بنده ی خدا (بند شده به خدا) نامیده می شود. در این رتبه است که بنده ی خدا ، مظهر اسماء الله می شود و اسماء الهی در وجود او ظاهر می گردند ؛ لذا خلیفة الله و نماینده ی خدا ( نمایان کننده ی خدا) نامیده می شود ؛ چون تمام وجودش خدا را می نمایاند.

بحث تفصیلی

برای این که جواب این دو سؤال و ربط آنها مشخص شود به خودمان رجوع می کنیم. ما انسان ها قوّه ی خیال و تعقّل داریم ؛ قوّه ی شنوایی و بینایی داریم ، که گوش و چشم ابزار آنها می باشند ؛ حتی کمال جویی و آگاهی جویی داریم؛ و ... ؛ اینها کمالات ذاتی ما یا به تعبیری ، اوصاف ذاتی ما هستند ؛ به نحوی که اگر این قوا نباشند موجودی به نام انسان نیز نخواهد بود و نقص و ضعف در این قوا ، یک نحوه نقص و ضعف در انسان بودن ماست. ــ توجه : داشتن چشم و گوش برای دیدن کافی نیست. برای دیدن و شنیدن نیاز به قوّه ی بینایی و شنوایی هست که قوایی روحی هستند برای همین است که انسان در حالت خواب بدون چشم و گوش نیز می بیند و می شنود ــ. حال اگر کسی از ما بپرسد که شما چرا می بینید یا می شنوید؟ چه جوابی می دهیم؟ جواب می دهیم که: می شنوم و می بینیم چون انسانم و قوّه ی شنوایی و بینایی دارم. به همین صورت ما تخیّل می کنیم، تعقّل می کنیم و در پی آگاهی هستیم ؛ چون انسانیم و اینها از ذاتیّات انسان است. موجودی که قوّه ی شنوایی و بینایی ــ نه چشم و گوش ــ و تعقّل و تخیّل و علم جویی و کمال جویی ندارد ، یقینا انسان نیست ؛ چون فاقد کمالات اوّلیه انسانی است .چنین موجودی اگر زنده و از نظر ظاهری شبیه انسان باشد ، تنها یک شبه انسان است . مثل این است که میمونی را با جرّاحی پلاستیک شبیه انسان کنند. البته توجّه شود که مراد داشتن اصل این قواست نه فعلیّت یافتن آنها.

 

فایل ورد 10 ص

دانلود دانلود تحقیق خدا چرا انسان و جهان را آفرید